کودک همسری چیست؟ 👰 پیامدها و آسیبهایی که برای کودک دارد🆘
شاید شما هم اخبار و مطالبی را در رابطه با کودک همسری شنیده باشید اما به طور دقیق با مفهوم آن آشنایی نداشته باشید. این پدیده شامل ازدواج افراد زیر 18 سال میشود که اغلب بدون رضایت کامل آنها و تحت فشارهای خانوادگی، فرهنگی و اقتصادی رخ میدهد. کودک همسری پیامدهای جبران ناپذیری از جمله محرومیت از تحصیل، بارداری زودهنگام و خطرات جسمی و روانی برای دختران و پسران جوان دارد. در ادامه این مقاله، به بررسی جامع ابعاد مختلف این معضل اجتماعی خواهیم پرداخت. ابتدا با مفهوم کودک همسری آشنا میشویم و سپس با علتهای اصلی آن، دیدگاه دین اسلام و قانون کشورمان در رابطه آن آشنا میشویم.
مفهوم کودک همسری چیست؟
کودک همسری یا ازدواج زودهنگام یک پدیده نگرانکننده در جوامع سنتی است که متأسفانه حقوق بسیاری از کودکان را نادیده میگیرد. در این وضعیت ناگوار، دختران خردسال و نوجوانان با مردانی بسیار مسنتر از خود به عقد ازدواج درمیآیند. این امر نه تنها آینده و آرزوهای این کودکان را نابود میکند، بلکه آنها را در معرض انواع آسیبهای جسمی، روانی و اجتماعی قرار میدهد.
کنوانسیون جهانی حقوق کودک، هر انسانی را که زیر 18 سال سن دارد، کودک محسوب میکند. با این حال، در بسیاری از فرهنگهای سنتی، ازدواج دختران خردسال با مردان بزرگسال امری رایج و پذیرفته شده است. این رویه غیرانسانی، آنها را از حقوق اساسی همچون تحصیل، آزادی، امنیت و سلامت محروم میسازد.
مبارزه با این پدیده شرمآور، نیازمند تلاشهای گسترده و همهجانبه در سطوح محلی، ملی و بینالمللی است. آموزش و آگاهیرسانی، تقویت قوانین حمایتی، ارائه برنامههای حمایتی و ایجاد فرصتهای اقتصادی برای خانوادهها میتواند در ریشهکن کردن این معضل کمک شایانی کند.
علت کودک همسری در ایران چیست؟
پدیده کودک همسری، ریشههای عمیقی در عوامل مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و قانونی دارد. در ادامه به بررسی این عوامل میپردازیم:
- فقر و مشکلات اقتصادی: فقر شاید مهمترین عامل گسترش کودک همسری باشد. خانوادههای فقیر و محروم، گاه دختران خردسال خود را به قصد کسب درآمد و کاهش بار مالی به ازدواج میدهند. این امر به آنها کمک میکند تا از هزینههای سرسامآور تحصیل، تغذیه، پوشاک و نگهداری دختر رهایی یابند. در برخی موارد نیز خانواده دختر، از خانواده داماد مهریه، شیربها و حتی وجوهی را دریافت میکنند که برایشان به منزله یک منبع درآمدی محسوب میشود.
- باورها و سنتهای فرهنگی غلط: در بسیاری از فرهنگها و جوامع سنتی، ازدواج کودکان به ویژه دختران، امری طبیعی و حتی مطلوب تلقی میشود. این تفکر غلط که ازدواج، دختران را از آسیبهای اجتماعی و خشونتهای جنسی محافظت میکند، باعث تداوم این رویه غیرانسانی شده است. برخی خانوادهها همچنین معتقدند که ازدواج زودهنگام، دختران را از فساد اخلاقی و روابط نامشروع دور نگه میدارد.
- نابرابری جنسیتی و تبعیض علیه زنان: در بسیاری از جوامع، زنان و دختران از حقوق برابر با مردان برخوردار نیستند. این نابرابری جنسیتی، خود زمینهساز کودک همسری میشود. دختران در این جوامع، از فرصتهای تحصیلی و شغلی کمتری برخوردارند و ازدواج زودهنگام، گاه تنها راه پیش روی آنها تلقی میشود.
- قوانین و مقررات ناکافی و ضعف در اجرای آنها: در برخی کشورها، قوانین مناسبی برای جلوگیری از کودک همسری وجود ندارد یا در صورت وجود، به درستی اجرا نمیشوند. ضعف در نظام ثبت احوال و کنترل سن افراد نیز از دیگر چالشهای موجود در این زمینه است.
- نبود آگاهی و آموزش کافی: خانوادههای فقیر و کمسواد، گاه از پیامدهای جبرانناپذیر کودک همسری بر سلامت جسمی، روانی و آینده فرزندانشان آگاهی ندارند. آنها از عواقب وخیم این پدیده مانند محرومیت از تحصیل، خطرات بارداری در سنین پایین، خشونت خانگی و آسیبهای روحی و روانی بیاطلاعند.
- شرایط بحرانی مانند جنگ، آوارگی و بلایای طبیعی: در شرایط بحرانی مانند جنگ، آوارگی و بلایای طبیعی، میزان کودک همسری به شدت افزایش مییابد. خانوادهها در این شرایط سخت، گاه دختران خود را برای کسب امنیت و محافظت برای ازدواج آماده میکنند. آنها این کار را راهی برای نجات دختران از خشونتهای جنسی و آزارهای احتمالی میدانند.
- ریشههای تاریخی و فرهنگی عمیق: در برخی فرهنگها، کودک همسری ریشههای تاریخی عمیقی دارد و به عنوان یک سنت دیرینه پذیرفته شده است. این باعث میشود که حتی با وجود قوانین جدید، این پدیده همچنان ادامه یابد و مقاومت در برابر تغییر آن وجود داشته باشد.
- کودک همسری از دیدگاه دین اسلام: ازدواج کودکان یکی از مسائل پیچیده و چالشبرانگیز در جهان امروز است که ریشه در عوامل مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی دارد. در دین مقدس اسلام نیز این موضوع از ابعاد گوناگونی قابل بررسی است که در ادامه به آن میپردازیم:
- تفسیر و بازخوانی متون دینی: در قرآن کریم و احادیث و روایات اسلامی، مواردی از ازدواج در سنین پایین ذکر شده است. با این حال، باید این موضوع را در بستر زمانی و فرهنگی آن دوران بررسی کرد. در گذشته، دختران در سنین پایینتری به بلوغ جسمی و روانی میرسیدند و ازدواج بیشتر یک پیوند خانوادگی و قبیلهای محسوب میشد تا یک اتحاد عاطفی و روانی به مفهوم امروزی آن.
- تغییرات اجتماعی و فرهنگی: با گذشت زمان و تغییرات عمیق اجتماعی، فرهنگی و افزایش سطح آگاهی و دانش بشری، ازدواج کودکان با چالشهای جدی روبرو شده است. امروزه دوران کودکی و نوجوانی افراد طولانیتر شده و آنها دیرتر به بلوغ جسمی و روانی میرسند. همچنین انتظارات و نیازهای روانی و عاطفی از ازدواج نیز تغییر کرده است.
- اصول و آموزههای اسلامی: بر اساس آموزههای اسلامی، ازدواج باید بر پایه آگاهی، رضایت کامل و آمادگی جسمی و روانی طرفین باشد. ازدواج اجباری یا بدون رضایت و آگاهی کامل، مغایر با اصول انسانی و اخلاقی دین اسلام است. دین مبین اسلام همواره بر حفظ کرامت انسانی و رعایت حقوق افراد به ویژه کودکان تأکید داشته است.
- پیامدهای ازدواج کودکان: ازدواج کودکان میتواند پیامدهای جبرانناپذیری مانند آسیبهای جسمی و روانی، محرومیت از تحصیل، فقر و چرخه معیوب آن را به همراه داشته باشد. دختران در سنین پایین از نظر جسمی و روانی برای بارداری و تولید مثل آماده نیستند و این موضوع میتواند سلامت آنها را به شدت تهدید کند. همچنین محرومیت از تحصیل و فرصتهای شغلی، آنها را در چرخه فقر و محرومیت گرفتار میکند.
- تفاوت فرهنگها و سنتها: باید توجه داشت که در فرهنگها و سنتهای مختلف، دیدگاههای متفاوتی نسبت به ازدواج کودکان وجود دارد. در برخی فرهنگها، این امر هنوز رایج و پذیرفته شده است، در حالی که در فرهنگهای دیگر، کاملاً نادرست و غیرقابل قبول تلقی میشود. این تفاوتها، لزوم بازنگری و تفسیر جدید از آموزههای دینی را ایجاب میکند.
در نهایت، اگرچه ازدواج کودکان در گذشته رایج بوده است، اما امروزه با توجه به شرایط جدید و آگاهیهای بشری، این پدیده باید منسوخ شده و از آن جلوگیری شود. دین اسلام همواره بر رعایت حقوق انسانی و کرامت افراد تأکید داشته و هرگز ازدواج کودکانی که به آگاهی و بلوغ کامل نرسیدهاند را نمیپذیرد.
پیامدها و آسیبهای کودک همسری
کودک همسری، پیامدهای ویرانگری بر سلامت جسمی دختران دارد. بارداری در سنین پایین، زمینهساز عوارض جدی و حتی مرگ مادر و نوزاد است. دختران از نظر فیزیولوژیکی برای باروری آماده نیستند و بارداری میتواند سلامت آنها را به شدت تهدید کند. علاوه بر این، خطرات دوران بارداری مانند خونریزی، فشار خون بالا، زایمان زودرس و نارس بودن نوزاد، در این سنین بسیار بیشتر است.
ازدواج کودکان، فشارهای روانی و احساسی شدیدی را بر آنها تحمیل میکند. افسردگی، اضطراب، استرس و حتی افکار خودکشی از جمله پیامدهای روانی این پدیده است. کودکان از لحاظ عاطفی آمادگی لازم برای ازدواج را ندارند و این موضوع میتواند آسیبهای روحی عمیقی را برای آنها به همراه داشته باشد.
کودک همسری، معمولا به محرومیت کودکان از تحصیل و فرصتهای آینده میانجامد. دختران به ویژه، بیشتر از پسران در معرض این خطر قرار دارند و از حق تحصیل و کسب استقلال مالی محروم میشوند.
ازدواج کودکان، زمینهساز خشونتهای خانگی و سوءرفتارهای احتمالی است. نابرابری قدرت و سن، کودکان را در معرض آسیبهای جسمی و روانی ناشی از خشونت قرار میدهد. این خشونتها میتواند در قالبهای مختلف جسمی، روانی، جنسی و اقتصادی رخ دهد.
کودک همسری، تبعات اجتماعی و اقتصادی گستردهای نیز به همراه دارد. افزایش سطح فقر، بیکاری، بیسوادی و ناامنی اجتماعی از جمله این پیامدهای مخرب است که میتواند چرخه معیوب فقر و محرومیت را تشدید کند.
کودک همسری در قانون ایران به چه صورت است؟
قوانین ازدواج کودکان و نوجوانان در ایران، یکی از بحثبرانگیزترین و چالشبرانگیزترین مسائل در حوزه حقوق کودک است. متاسفانه در قانون جاری کشور، جرم مشخصی تحت عنوان “کودک همسری” وجود ندارد و خود پدیده ازدواج افراد زیر سن قانونی، صرفا با شروط خاصی مجاز شمرده شده است.
بر اساس قانون مدنی، سن ازدواج برای دختران 13 سال تمام شمسی و برای پسران 15 سال تمام شمسی در نظر گرفته شده است. این یعنی که ازدواج دخترانی که 13 سال به بالا و پسرانی که 15 سال به بالا دارند، نه تنها جرم محسوب نمیشود، بلکه از نظر قانونی کاملا مجاز و بلامانع است.
اما در خصوص دختران زیر 13 سال و پسران زیر 15 سال، قانون شرایط خاصی را مقرر کرده است. در این موارد، ازدواج منوط به اذن و رضایت “ولی” کودک یا نوجوان است. علاوه بر این، دادگاه نیز باید با توجه به “مصلحت” و تشخیص خود، رضایت کتبی برای ازدواج این افراد زیر سن قانونی صادر کند.
دادگاه در تشخیص این “مصلحت”، معمولا موارد و شرایط خاصی را مدنظر قرار میدهد؛ از جمله وضعیت فقر و مشکلات مالی و معیشتی خانواده، مسائل روانی و آسیبهای احتمالی، شرایط خانوادگی خاص و موارد مشابه. بر اساس این عوامل، دادگاه ممکن است رأی به اجازه یا عدم اجازه ازدواج افراد زیر سن قانونی بدهد.
نکته قابل تامل اینجاست که در قانون ایران، خود پدیده ازدواج کودکان و نوجوانان جرم محسوب نمیشود، بلکه تنها شروط و الزامات خاصی برای آن در نظر گرفته شده است. به عبارت دیگر، به شرط رضایت ولی و تشخیص دادگاه، ازدواج افراد زیر سن قانونی کاملا قانونی و مجاز خواهد بود.
این موضوع با استانداردهای بین المللی حقوق کودک و تعاریف سازمان ملل که هر فرد زیر 18 سال را کودک میداند، در تضاد است. همچنین از آنجا که ازدواج کودکان میتواند پیامدهای جبرانناپذیری مانند آسیبهای جسمی، روانی، محرومیت از تحصیل و چرخه فقر را به همراه داشته باشد، نیازمند بازنگری جدی و اصلاحات بنیادین در قوانین کشور است.
سخن غایی
در این مقاله گفتیم که کودک همسری یک نقض آشکار حقوق بشر و آزادیهای اساسی کودکان است. این پدیده نه تنها آینده و آرزوهای میلیونها کودک را نابود میکند، بلکه آنها را در معرض انواع آسیبهای جسمی، روانی و اجتماعی جبرانناپذیر قرار میدهد. ریشهکن کردن این معضل، نیازمند عزم جهانی و اقدامات همهجانبه در سطوح مختلف است،آموزش و آگاهیرسانی گسترده، تصویب و اجرای قوانین سختگیرانه، حمایت از خانوادههای آسیبپذیر و تغییر باورها و سنتهای غلط فرهنگی میتواند در ریشهکن کردن کودک همسری موثر باشد. هیچ کودکی نباید از حقوق اساسی خود چون آزادی، تحصیل و آینده محروم شود.