در نظام حقوقی ایران، آراء دادگاهها نقشی اساسی در تعیین سرنوشت افراد و صیانت از نظم عمومی ایفا می‌کنند. با این حال، در برخی موارد، امکان دارد به دلایل مختلفی از جمله اشتباه در رسیدگی یا کشف ادله جدید، حقی از اشخاص تضییع شده باشد. در چنین مواردی، قانون گذار راهکارهای قانونی را برای اعاده حقوق تضییع شده و تجدید نظر و رسیدگی مجدد به پرونده را در پیش می گیرد. یکی از این راهکارها، اعاده دادرسی کیفری در قوانین جدید است که در این مقاله به طور مفصل به بررسی آن، به ویژه دلایل محکمه پسندی که در این فرآیند وجود دارد، می‌پردازیم.
جهات اعاده دادرسی کیفری
اعاده دادرسی کیفری در قوانین حقوقی یکی از طرق فوق العاده اعتراض به آراء قطعی دادگاهها در امور کیفری است. این بدان معناست که پس از قطعی شدن حکم دادگاه، در شرایطی خاص، می‌توان مجدداً به پرونده رسیدگی کرد و در صورت اثبات وجود ایراد یا نقص در حکم صادره، آن را نقض یا اصلاح نمود.
آرای صادره توسط دادگاهها به دو دسته کلی احکام و قرار قابل تقسیم بندی می باشند. چون در برخی موارد این امکان وجود دارد که احکام صادره از سوی دادگاهها بر خلاف موازین و شرایط قانونی و با شرایط و شکل ماهوی صادر شده باشد به همین دلیل درقانون آیین دادرسی مدنی و آیین دادرسی کیفری روشهای اعتراض به آراء دادگاهها پیش بینی شده است.
قانون گذار جهت اعتراض به آرای محاکم واخواهی و تجدیدنظر خواهی و طریق های مختلفی برای اعتراض به آراء پیش بینی کرده است. که یکی از این طریق ها اعاده دادرسی حقوقی و اعاده دادرسی کیفری است.
اعاده دادرسی صرفا مختص به ارای پیش بینی شده در قانون است و دارای تشریفات مخصوص به خود است. اما عاده دادرسی حقوقی چیست؟ در ادعاده دادرسی حقوقی به معنای اعتراض به حکمی است که به صورت قطعی توسط دادگاه صادر می شود یا بعد از طی مدت و مراحل شکایت قطعی شده است.
آرای اعاده دادرسی حقوقی در قانون مدنی مشخص شده است و به طریقی نیست که نسبت به تمام آرای دادگاهها تقاضای دادرسی داشت. پذیرش اعاده دادرسی و نقض رای مورد اعاده، رسیدگی دوباره به نظر و مرجعی که حکم را صادر کرده است، امکان پذیر می کند. درواقع اعاده دادرسی حقوقی در خصوص رای و اعاده قابل دادرسی توسط دادگاه موجب می شود که حکم به لحاظ ماهیتی دوباره مورد بازبینی همان مرجع قرار بگیرد.
یکی از راههای فوق العاده از احکام صادره از دادگاهها، که بر اساس آیین دادرسی کیفری شناخته شده است، اعاده دادرسی کیفری است. در اعاده دادرسی کیفری و جهات قوانین لن در سال جدید، اشخاصی که دارای درخواست اعاده کیفری می باشند، شامل این اشخاص می باشد:
محکوم عیله، وکیل یا نماینده قانونی محکوم عله، همسر و وراث قانونی و وصی محکوم علیه در صورت فوت یا غیبت، دادستان کل کشور و دادستان مجری حکم که در ماده 475 ماده قانون بیان شود.
در مورد مهلت اعاده دادرسی کیفری و جهات قوانین آن در سال جدید، هیچ نظری وجود ندارد و هر زمانی که بشود شرایط اعاده دادرسی کیفری را اثبات کرد، قابل انجام خواهد بود.
موارد اعاده دادرسی کیفری
به موجب اعاده دادرسی کیفری ماده 474 قانون آیین دادرسی کیفری 7 مورد برای اعاده دادرسی پیش بینی شده است. اعاده دادرسی در نظام حقوقی ایران به معنای درخواست تجدیدنظر در حکم قطعی صادره از دادگاه است. این فرآیند به منظور اصلاح احکام نادرست و جلوگیری از تضییع حقوق افراد طراحی شده است. در قوانین ایران، موارد اعاده دادرسی کیفری مشخص شده است که در زیر به 7 مورد پیش بینی شده اشاره می‌شود:
- وجود اشتباه در حکم: اگر در حکم صادره اشتباهی وجود داشته باشد که بر اساس آن، قضاوت نادرست انجام شده باشد.
- ارائه ادله جدید: اگر دلایل و مدارکی جدیدی ارائه شود که می‌تواند بر نتیجه پرونده تأثیر بگذارد و در زمان رسیدگی اولیه قابل ارائه نبوده است.
- نقص در رسیدگی: اگر در روند دادرسی نقصی وجود داشته باشد که منجر به صدور حکم نادرست شده باشد.
- تغییر در وضعیت متهم: اگر وضعیت متهم بعد از صدور حکم تغییر کند و این تغییر بتواند بر حکم تأثیر بگذارد.
- عدم رعایت اصول دادرسی: اگر اصول و قواعد دادرسی (مانند حق دفاع، حق وکیل و…) رعایت نشده باشد.
- حکم بر اساس شهادت دروغ: اگر مشخص شود که یکی از شهود دروغ گفته و این دروغ بر اساس آن حکم صادر شده است.
- حکم مغایر با قانون: اگر حکم صادره با قوانین موجود مغایرت داشته باشد.
برای درخواست اعاده دادرسی کیفری و جهات قوانین آن در سال جدید، متقاضی باید به دادگاه صالح مراجعه کرده و دلایل خود را به صورت مستند ارائه دهد. همچنین، مهلت قانونی برای درخواست اعاده دادرسی نیز وجود دارد که باید رعایت شود.
از چه آرایی می توان اعاده دادرسی نمود؟
- موضوع حکم مورد ادعای خواهان نبوده است. در صورتی که دادگاه حکمی را صادر کرده باشد و مورد ادعا و تقاضای خواهان نبوده باشد، چنین حکمی در صورت قطعی شدن قابل اعاده دادرسی است و به همین دلیلی به خواسته دعوی باید با مفاد حکم صادر شده یکسان باشد.
2. صدور حکم بیشتر از خواسته باشد. بنابراین در صورتی که حکم به میزان بیشتر از خواسته باشد، می شود اعاده دادرسی انجام داد.
3. تضاد در مفاد دو حکمی که ناشی از استناد دو اصول یا به مواد متضاد باشد. مثلا در حالی که در متن حکم صادره رابطه اجاره بین طرفین احراز شده باشد، رای بر بی حقی خواهان مبنی بر عدم احراز حق اجاره صادر شده است.
4. صدور احکام متضاد از دو دادگاه بدون اینکه به دلیل یک علت قانونی این تضاد ایجاد شده باشد. در این صورت نیز می شود اعاده دادرسی کرد.
5. حیله و تقبل. چنلنچه حیله و تقلب طرفین دعوی در حکم دادگاه اثر گذاشته باشد. مثلا با وکیل طرفین تبانی کرده باشد.
6. اثبات جعلیت حکم دادگاه. در صورتی که حکم دادگاه مستند به اسنادی باشد که بعد از قطعی شدن رای، جعلی شدن آن اثبات شده باشد، می توان اعاده دادرسی کیفری کرد. اینکه از یک سند جعلی استفاده شده است.
7. اثبات اصالت سند. شخص مقابل اگر برای سند ادعای جعلیت کرده باشد، و بعدا اصالت سند مشخص شده باشد.
8. کشف مدارک و اسناد جدید است. که اگر مدارک جدیدی کشف شود، حکم مورد اعاده دادرسی کیفری خواهد بود.
9. خلاف شرع بودن حکم قطعی صادره از سوی دادگاه به دستور رئیس قوه قضاییه است که می تواند یکی از جهات اعاده دادرسی باشد.
شرایط و جهات قانونی اعاده دادرسی کیفری
در نظام حقوقی ایران، پس از قطعی شدن احکام دادگاهها، در برخی موارد امکان اعاده دادرسی و رسیدگی مجدد به پرونده وجود دارد. این امر به منظور تضمین حقوق افراد و جلوگیری از تضییع حق آنها در نظر گرفته شده است.قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ شرایط اعاده دادرسی کیفری را در مواد ۴۷۴ و ۴۷۷ این قانون به طور مشخص بیان کرده است.
شرایط عمومی اعاده دادرسی کیفری:
- قطعی شدن حکم: حکم مورد درخواست اعاده دادرسی باید قطعی شده باشد.
- وجود یکی از جهات قانونی: فقط در صورتی که یکی از جهات قانونی مقرر در ماده ۴۷۴ قانون آیین دادرسی کیفری وجود داشته باشد، می توان درخواست اعاده دادرسی داد.
- مهلت: درخواست اعاده دادرسی باید در مهلت های قانونی مقرر در ماده ۴۸۰ این قانون ارائه شود.
اعاده دادرسی کیفری و جهات قوانین آن در سال جدید:
ماده ۴۷۴ قانون آیین دادرسی کیفری، ده مورد را به عنوان جهات قانونی اعاده دادرسی کیفری برشمرده است که به طور خلاصه به شرح ذیل می باشند:
- اثبات زنده بودن کسی که به اتهام قتل محکوم شده است.
- محکومیت دو نفر یا بیشتر به اتهام ارتکاب جرمی که فقط امکان ارتکاب آن توسط یک نفر وجود داشته باشد.
- محکومیت قطعی دو نفر یا بیشتر به اتهام واحد و اثبات بی گناهی یکی از آنان از طریق احکام متناقض.
- صدور احکام متعدد و متناقض در خصوص یک موضوع واحد.
- ثابت شدن جعلی بودن اسناد و مدارک یا خلاف واقع بودن شهادت گواهان که مبنای حکم بوده است.
- کشف ادله جدید پس از صدور حکم قطعی که برائت یا تخفیف مجازات محکوم علیه را ثابت کند.
- ثابت شدن عدم ارتکاب جرم یا مجازات قانونی بیشتر از مجازات مقرر قانونی.
- تخلف از شرع.
توجه: در خصوص مورد دهم این ماده، رییس قوه قضائیه مجاز است در صورت تشخیص خلاف شرع بودن حکم قطعی، پرونده را برای رسیدگی مجدد به دیوان عالی کشور ارسال نماید. شرایط اختصاصی هر یک از جهات قانونی اعاده دادرسی کیفری در قانون آیین دادرسی کیفری و آراء مراجع قضایی به تفصیل بیان شده است که مطالعه آنها برای طرح صحیح و دقیق درخواست اعاده دادرسی ضروری است.
دسته بندی دلایل محکمه پسند
دلایل محکمه پسند در اعاده دادرسی کیفری و جهات قوانین آن در سال جدید را می‌توان به دو دسته کلی ادله جدید و ادله نقض تقسیم کرد:
ادله جدید:
- کشف اسناد و مدارک جدید: مانند اسناد و مدارکی که نشان دهنده بی‌گناهی متهم یا وجود نقص در تحقیقات باشد.
برای مثال: در پرونده‌ای مربوط به قتل، دادگاه با استناد به معاینات اولیه پزشکی و اظهارات شاهدان، متهم را به قتل عمد محکوم می‌کند. اما بعداً مشخص می‌شود که در معاینات اولیه، اشتباهی در تعیین علت مرگ رخ داده است و مقتول بر اثر سکته قلبی جان خود را از دست داده است. کشف این سند پزشکی جدید، می‌تواند مبنای درخواست اعاده دادرسی و تبرئه متهم از اتهام قتل باشد.
- شهادت شهود جدید: شهادت شهودی که در جریان رسیدگی اولیه حضور نداشته و می‌توانند اطلاعات جدیدی در خصوص پرونده ارائه دهند.
برای مثال: در پرونده‌ای دیگر، فردی به اتهام سرقت محکوم می‌شود. در حالی که او در زمان وقوع جرم در محل دیگری حضور داشته و می‌تواند این موضوع را با شهادت همکاران خود اثبات کند. اما در جریان رسیدگی اولیه به پرونده، به شهادت همکاران او توجه نشده بود. ارائه شهادت این شهود در فرآیند اعاده دادرسی، می‌تواند به اثبات بی‌گناهی متهم و نقض حکم صادره منجر شود.
- نظریه کارشناسی جدید: نظریه کارشناسان جدید که مغایر با نظریه کارشناسان قبلی باشد و به نفع متقاضی اعاده دادرسی باشد.
برای مثال: در پرونده‌ای مربوط به جعل سند، دادگاه با استناد به نظریه یک کارشناس خطاطی، متهم را به جعل سند محکوم می‌کند. اما بعداً مشخص می‌شود که این کارشناس فاقد صلاحیت لازم بوده و نظریه او بر اساس اصول و مبانی علمی صادر نشده است. در این صورت، می‌توان با ارائه نظریه کارشناسان مجرب و معتبر در حوزه خطاطی، تقاضای اعاده دادرسی و اثبات عدم انتساب جرم جعل به متهم را نمود.
- اقرار متهم: اقرار متهم به جرمی که قبلاً انکار می‌کرد.
برای مثال: در پرونده‌ای دیگر، فردی به اتهام حمل مواد مخدر به حبس محکوم می‌شود. اما بعداً در خارج از دادگاه اعلام می‌کند که به دلیل فشار روانی ناشی از دستگیری، به جرمی که مرتکب نشده اقرار کرده است. ارائه دلایلی که مؤید این ادعا باشد، مانند عدم سابقه کیفری متهم و یا تناقض در اظهارات او، می‌تواند مبنای درخواست اعاده دادرسی کیفری و تبرئه وی از اتهام حمل مواد مخدر باشد.
ادله نقض:
- اشتباه در تطبیق قانون با موضوع: قاضی در تطبیق قانون با موضوع پرونده اشتباه کرده باشد.
برای مثال: در پرونده‌ای مربوط به ایراد ضرب و جرح، دادگاه با استناد به ماده 615 قانون مجازات اسلامی، متهم را به پرداخت دیه و مجازات حبس محکوم می‌کند. در حالی که با توجه به نوع و شدت صدمات وارده، مشمول ماده 614 این قانون بوده و فقط باید دیه پرداخت کند. این اشتباه در تطبیق قانون، می‌تواند مبنای درخواست اعاده دادرسی و اصلاح حکم صادره باشد.
- تفسیر نادرست قانون: قاضی قانون را به طور نادرست تفسیر کرده باشد.
برای مثال: در پرونده‌ای دیگر، دادگاه متهمی را به اتهام توهین به مقدسات به حبس و شلاق محکوم می‌کند. در حالی که با توجه به اوضاع و احوال حاکم بر پرونده و نیت متهم، عمل او مشمول ماده 608 قانون مجازات اسلامی بوده و صرفاً مجازات نقدی برای او قابل اعمال است. این تفسیر نادرست از ماده قانونی، می‌تواند نقض محسوب شده و مبنای درخواست اعاده دادرسی کیفری قرار گیرد.
- نقص تحقیقات: تحقیقات انجام شده در پرونده ناقص بوده و برای صدور حکم کافی نبوده باشد.
برای مثال: در پرونده‌ای مربوط به کلاهبرداری، دادگاه با توجه به گزارش های ضابطان قضایی و اظهارات شاکی، متهم را مجرم می‌شناسد و او را به حبس و رد مال محکوم می‌کند. اما در جریان رسیدگی، به اسناد و مدارک ارائه شده توسط متهم که نشان دهنده بی‌گناهی او بود، توجه کافی نشده و از متهم برای اخذ توضیحات بیشتر در خصوص این اسناد دعوت به عمل نیامده است.
- عدم توجه به دلایل ارائه شده توسط طرفین: قاضی به دلایل ارائه شده توسط طرفین پرونده توجه کافی نکرده باشد.
برای مثال: در پرونده‌ای، شخصی به اتهام قتل به قصاص نفس محکوم شد. پس از صدور رأی قطعی، وی با ارائه دلایل جدید، تقاضای اعاده دادرسی کرد. متقاضی اعاده دادرسی در ادله نقض خود اظهار داشت که در زمان وقوع قتل، در محل دیگری بوده و شهودی نیز برای اثبات ادعای خود ارائه کرد. مرجع رسیدگی به اعاده دادرسی بدون بررسی دقیق و موشکافانه دلایل و مستندات جدید ارائه شده توسط متقاضی اعاده دادرسی، صرفاً به دلایل و مستندات موجود در پرونده اولیه استناد کرد و رأی بدوی را تأیید کرد.
در این مثال، مرجع رسیدگی به اعاده دادرسی کیفری و جهات قوانین آن در سال جدید، به دلایل جدید ارائه شده توسط متقاضی اعاده دادرسی توجه نکرده و صرفاً به دلایل و مستندات موجود در پرونده اولیه استناد کرده است. این امر موجب تضییع حق دفاع متقاضی اعاده دادرسی شده است.
مهلت اعاده دادرسی کیفری در قانون جدید
تاخیری که در پرونده های کیفری وجود دارد ،مبحث کارشناسی است. لوایحی که از طریق وکلا و ذینفعان باید به دادگاه ارائه شود، از لحاظ قانونی مشکلی ندارد و لازم نیز است. اما ارائه لایحه مهلت محدودی دارد و از طریق قاضی دادگاه تعیین وقت می شود تا موجب اطاله وقت نشود. و در صورت تاخیر در ارائه لایحه، حکم از طرف قاضی اجازه صادره پیدا می کند.
در برخی از موارد، قانون گذار مهلت اعاده دادرسی کیفری پیش‌بینی کرده است. به عنوان مثال، طبق ماده ۴۳۰ قانون آیین دادرسی کیفری، هرگاه جهت اعاده دادرسی وجود اسناد و مدارکی باشد که مکتوم بوده و بعداً به دست آمده باشد، ابتدای مهلت از تاریخ وصول اسناد و مدارک یا اطلاع از وجود آن محاسبه می‌شود و نه از تاریخ قطعیت آن. طبق ماده ۴۲۷ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲، مهلت اعاده دادرسی کیفری به شرح زیر است:
- ۲۰ روز برای اشخاص مقیم ایران از تاریخ ابلاغ حکم قطعی یا از تاریخ انقضای مهلت واخواهی و یا فرجام خواهی نسبت به احکام غیابی.
- دو ماه برای اشخاص مقیم خارج از کشور از تاریخ ابلاغ حکم قطعی یا از تاریخ انقضای مهلت واخواهی و یا فرجام خواهی نسبت به احکام غیابی.
موارد ذیل نیز مشمول مهلت‌های فوق‌الذکر هستند:
- اعاده دادرسی نسبت به احکام قطعی مبنی بر برائت یا موقوفی تعقیب که بعد از کشف جرم جدید صادر شده است.
- اعاده دادرسی نسبت به احکام قطعی مبنی بر رد یا قبول ادعای مدعی‌العموم.
- اعاده دادرسی نسبت به احکام قطعی مبنی بر صلاحیت یا عدم صلاحیت دادگاه.
- اعاده دادرسی نسبت به احکام قطعی در مورد اختلاف .
نکته دیگری که باید ذکر کنم مهلت‌های مذکور در ماده ۴۲۷ قانون آیین دادرسی کیفری، جزو مهلت‌های اضطراری محسوب نمی‌شوند و قابل تمدید نیستند همچنین اگر اشخاص مقیم خارج از کشور در مهلت مقرر قانونی برای اعاده دادرسی کیفری اقدام نکنند، حق اعاده دادرسی از آنها ساقط می‌شود.
نمونه لایحه اعاده دادرسی کیفری ماده 477
در زیر یک نمونه لایحه اعاده دادرسی کیفری بر اساس ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری ارائه می‌شود. توجه داشته باشید که این لایحه صرفاً به عنوان یک الگو است و باید با توجه به شرایط و جزئیات پرونده شما تنظیم شود.
به نام خدا
لایحه اعاده دادرسی کیفری
محضر: دادگاه محترم [نام دادگاه]
موضوع: درخواست اعاده دادرسی بر اساس ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری
شماره پرونده: [شماره پرونده]
خواهان: [نام و نام خانوادگی]
ردیف: [شماره ردیف]
مقام قضایی: [نام قاضی]
با سلام و احترام،
اینجانب [نام و نام خانوادگی]، فرزند [نام پدر]، به شماره ملی [شماره ملی]، ساکن [آدرس کامل]، به موجب این لایحه درخواست اعاده دادرسی در خصوص حکم صادره از دادگاه [نام دادگاه] به شماره [شماره حکم] مورخ [تاریخ حکم] را دارم.
مقدمه:
حکم صادره در این پرونده به دلایل زیر نادرست و غیرمنصفانه بوده و لذا درخواست اعاده دادرسی می‌نمایم:
دلایل درخواست اعاده دادرسی:
- وجود اشتباه در حکم: در حکم صادره، به وضوح اشتباهی در ارزیابی ادله و مستندات وجود دارد که منجر به صدور حکم نادرست گردیده است. [توضیح مختصر درباره اشتباه موجود]
- ارائه ادله جدید: پس از صدور حکم، مدارک و شواهد جدیدی به دست آمده است که می‌تواند بر نتیجه پرونده تأثیر بگذارد. این مدارک شامل [توضیح مختصر درباره ادله جدید] می‌باشد.
- نقص در رسیدگی: در روند رسیدگی اولیه، برخی از اصول دادرسی رعایت نشده است که این موضوع بر قضاوت نهایی تأثیر گذاشته است. [توضیح مختصر درباره نقص‌ها]
- حکم مغایر با قانون: حکم صادره با برخی از قوانین و مقررات موجود مغایرت دارد که لازم است مورد تجدیدنظر قرار گیرد. [توضیح مختصر درباره مغایرت قانونی]
درخواست:
با توجه به موارد فوق، خواهشمندم دستور فرمایید تا با بررسی مجدد پرونده، حکم صادره مورد تجدیدنظر قرار گیرد و عدالت برقرار گردد.
پیشاپیش از توجه و همکاری شما سپاسگزارم.
با احترام،
[امضا] [نام و نام خانوادگی] [تاریخ]لطفاً توجه داشته باشید که این لایحه باید با جزئیات خاص پرونده شما و مستندات مربوط به آن تکمیل شود. همچنین توصیه می‌شود قبل از ارسال اعاده دادرسی کیفری، با یک وکیل مشورت کنید تا اطمینان حاصل شود که تمام جوانب قانونی رعایت شده است.
آیا دادخواست اعاده دادرسی مانع توقف اجرای حکم می‌شود؟
به طور کلی، صرف ارائه دادخواست اعاده دادرسی کیفری مانع توقف اجرای حکم قطعی نمی‌شود.حکم قطعی، لازم‌الاجرا بوده و باید اجرا شود. مگر اینکه به موجب قانون یا با دستور مقام قضایی ذی‌صلاح، اجرای آن متوقف شود.با این حال، در برخی موارد، ارائه دادخواست اعاده دادرسی می‌تواند موجب توقف اجرای حکم شود:
- در امور مدنی:
- طبق ماده ۴۳۸ قانون آیین دادرسی مدنی مصوب ۱۳۵۷، دادگاه صادرکننده حکم قطعی یا دادگاه تجدید نظر در صورت تشخیص ضرورت و با اخذ تأمین مناسب، می‌تواند اجرای حکم را تا صدور رأی در مورد اعاده دادرسی متوقف کند.
- چنانچه موضوع حکم اعاده دادرسی، غیرمالی باشد، اجرای حکم به طور کلی متوقف می‌شود.
- در امور کیفری:
- طبق ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲، رئیس قوه قضائیه در صورت تشخیص خلاف شرع بین بودن حکم قطعی، می‌تواند دستور توقف اجرای حکم را صادر کند.
- در برخی از جرایم خاص مانند جرایمی که مجازات آنها اعدام یا حبس ابد است، ارائه دادخواست اعاده دادرسی مانع توقف اجرای حکم می‌شود.
توقف اجرای حکم اعاده دادرسی کیفری و جهات قوانین آن در سال جدید، امتیازی است که به تشخیص مقام قضایی صادرکننده حکم یا مرجع تجدید نظر اعطا می‌شود و در همه موارد اعاده دادرسی کیفری وجود ندارد. همینطور در صورت توقف اجرای حکم، ممکن است از محکوم‌له تأمین مناسب گرفته شود تا در صورت نقض حکم در مرحله اعاده دادرسی کیفری، خسارات وارده جبران شود.
سخن غایی
اعاده دادرسی کیفری و جهات قوانین آن در سال جدید، از موارد مهمی در نظام دادرسی کیفری محسوب می شود، که به اشخاص ذینفع این امکان را می دهد، در صورت وجود ایراد یا اشتباه در روند رسیدگی و یا حکم صادره، نسبت به آن اعتراض کرده و خواستار رسیدگی مجدد به پرونده شوند. در نهایت، با جمع بندی مباحث مطرح شده، به اهمیت ارائه دلایل محکمه پسند در اعاده دادرسی کیفری و نقش آن در تضمین حقوق اشخاص اجرای عدالت، جهات اعاده دادرسی کیفری، نمونه لایحه اعاده دادرسی کیفری ماده 477 و همچنین موارد اعاده دادرسی تأکید شد. تا شما همراهان محترم را در یافتن پاسخ پرسشهایی در این موضوع، یاری کرده باشیم. تشکر که تا انتهای این مقاله همراه ما بودید در صورت رضایت از این مقاله از شما کاربران تقاضا داریم به آن امتیاز دهید این امر موجب گرفتن انرژی و تلاش بیشتر نویسنده در نوشتن مطالب می شود.
